بسم الله الرحمن الرحیم
«مَّا جَعَلَ اللهُ لِرَجُلٍ مِّن قَلْبَیْنِ فِی جَوْفِهِ وَ مَا جَعَلَ أَزْوَاجَکُمُ اللَّائِی تُظَاهِرُونَ مِنْهُنَّ أُمَّهَاتِکُمْ وَ مَا جَعَلَ أَدْعِیَاءکُمْ أَبْنَاءکُمْ ذَلِکُمْ قَوْلُکُم بِأَفْوَاهِکُمْ وَ اللهُ یَقُولُ الْحَقَّ وَ هُوَ یَهْدِی السَّبِیلَ * ادْعُوهُمْ لِآبَائِهِمْ هُوَ أَقْسَطُ عِندَ اللهِ فَإِن لَّمْ تَعْلَمُوا آبَاءهُمْ فَإِخْوَانُکُمْ فِی الدِّینِ وَ مَوَالِیکُمْ وَ لَیْسَ عَلَیْکُمْ جُنَاحٌ فِیمَا أَخْطَأْتُم بِهِ وَ لَکِن مَّا تَعَمَّدَتْ قُلُوبُکُمْ وَ کَانَ اللهُ غَفُوراً رَّحِیماً* النَّبِیُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنفُسِهِمْ وَ أَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ وَ أُوْلُو الْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَى بِبَعْضٍ فِی کِتَابِ اللهِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُهَاجِرِینَ إِلَّا أَن تَفْعَلُوا إِلَى أَوْلِیَائِکُم مَّعْرُوفاً کَانَ ذَلِکَ فِی الْکِتَابِ مَسْطُوراً». آیات ۴ الی ۶ سورهی مبارکهی احزاب.
خداوند میفرماید: خدا براى هیچ مردى در درونش دو دل ننهاده است و آن همسرانتان را که مورد ظهار قرار مىدهید مادران شما نگردانیده و پسرخواندگانتان را پسران واقعى شما قرار نداده است این گفتار شما به زبان شماست و خدا حقیقت را مىگوید و اوست که به راه راست هدایت مىکند، آنان را به نام پدرانشان بخوانید که این نزد خدا عادلانهتر است و اگر پدرانشان را نمىشناسید پس برادران دینى و موالى شمایند و در آنچه اشتباهاً مرتکب آن شدهاید بر شما گناهى نیست ولى در آنچه دلهایتان عمد داشته است مسئوول هستید و خداست که همواره آمرزندهی مهربان است، پیامبر به مؤمنان از خودشان سزاوارتر و نزدیکتر است و همسرانش مادران ایشان هستند و خویشاوندان طبق کتاب خدا بعضى نسبت به بعضى اولویت دارند و بر مؤمنان و مهاجران مقدم هستند مگر آنکه بخواهید به دوستان مؤمن خود وصیّت یا احسانى کنید و این در کتاب خدا نگاشته شده است.
در زمان جاهلیّت و قبل از اسلام خرافات زیادی وجود داشت، از جمله اینکه مشرکان هرگاه با همسر خود اختلاف پیدا میکردند و مرد میخواست آن زن را از خود جدا کند او را طلاق نمیداد بلکه به او میگفت: «ظَهرُکَ عَلیَّ کَظَهرِ اُمّی» پشت تو برای من مثل پشت مادرم است. این یکی از خرافات و عادات زمان جاهلیّت بود و وقتی مردی به همسرش این حرف را میزد آن زن از نظر خودشان بر مرد حرام میشد. از خرافات دیگر آنها این بود که پسرانی را به عنوان پسرخوانده نزد خود میآوردند و سرپرستی آنها را برعهده میگرفتند و آنها را پسران خود میخواندند و مردم خارج از آن خانه نیز آنها را پسران آن خانواده میدانستند و این پسران از آن خانواده ارث هم میبردند در صورتی که پسران صُلبی آنها نبودند خداوند در این آیات این دو عادت زشت و خرافی را میکوبد و آنها را خلاف اسلام میداند و میگوید حق نیست سپس میفرماید: اگر شما کسی را نزد خود آوردید و پسرخواندهی خود کردید آنها پسر واقعی شما نیستند و از شما ارث نمیبرند و میتوانند با خواهران شما ازدواج کنند و اگر در گذشته این سنّت را اجرا میکردید ایرادی بر شما نیست امّا از امروز نباید این سنّت را اجرا کنید و تنها اولوا الارحام از شما ارث خواهند برد. سپس میفرماید: پیغمبر خدا بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است و اگر حکومت و ولایتی بر مردم باشد برای پیغمبر است و پیغمبر برای مؤمنین همچون پدر و حتّی بالاتر از پدر است و همسران پیغمبر نیز به منزلهی مادران شما هستند یعنی همانگونه که با مادرانتان نمیتوانید ازدواج کنید با همسران پیغمبر (ص) نیز نمیتوانید بعد از رحلت آن حضرت ازدواج کنید و از این جهت بر شما حرام هستند.
برخی از مفسّرین این آیه را اینگونه تفسیر کردهاند که: «مَّا جَعَلَ اللهُ لِرَجُلٍ مِّن قَلْبَیْنِ فِی جَوْفِهِ» مربوط به همان آیهی اوّل این سوره است که خداوند به پیغمبر (ص) فرمود: «یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ اتَّقِ اللهَ وَ لَا تُطِعِ الْکَافِرِینَ وَ الْمُنَافِقِینَ» ای پیغمبر! تقوای الهی داشته باش و از کافرین و منافقین پیروی نکن امّا برخی دیگر میگویند مربوط به همین آیه است یعنی خداوند یکتا است و یک دل هم برای انسان قرار داده است و این دل باید تابع خداوند باشد و نمیتواند دو خدا را قبول کند، برخی دیگر هم گفتهاند این آیه مربوط به آن قسمت از آیه است که خداوند میفرماید: «وَ مَا جَعَلَ أَزْوَاجَکُمُ اللَّائِی تُظَاهِرُونَ مِنْهُنَّ أُمَّهَاتِکُمْ» زنان شما مادرانتان نمیشوند حتّی اگر شما به زبان بگویید پشت تو برای من به منزلهی پشت مادرم است و خداوند یک دل برای شما قرار داده که همسرتان را دوست بدارید و او هم یک زن بیشتر برای شما نیست و نمیتواند هم همسر شما باشد هم مادرتان و یا اینکه پسرخواندگان شما پسران صُلبی شما نیستند و شما یک فرزند بیشتر ندارید و آن هم فرزندان صُلبی شما هستند و این حرفی است که شما بر زبان میآورید و راه هدایت را خدا نشان میدهد.
خداوند میفرماید: اگر میخواهید پسرخواندگانتان را صدا بزنید به نام پدرانشان صدا بزنید نه به نام خودتان که این کار در پیشگاه خداوند به عدالت نزدیکتر است و اگر پدرانشان را نمیشناسید باز هم اینها پسران واقعی شما نمیشوند در واقع اینها برادران دینی و دوستان شما هستند البته در گذشته که این کار را به خطا انجام میدادید باکی بر شما نیست امّا از امروز تعمّد نداشته باشید که عمداً این کار را انجام دهید زیرا خلاف دستور اسلام است و کفّاره دارد و خداوند نسبت به گذشته غفور و رحیم است. این آیات که نازل شد تمام سنّتهای جاهلیّت از بین رفت و این حکم ثابت شد. البته در آن زمان یک حکم دیگری هم بود که میگفتند: درست است که اینها پسرخواندگان ما هستند و پسران واقعی ما نیستند ولی سالها است که در خانههای ما بودهاند و اگر هم از ما ارث نمیبرند ما دوست داریم وقتی از دنیا میرویم مالی از خودمان به آنها بدهیم در اینجا خداوند به آنها میفرماید: اگر شما دلتان خواست که معروف و کار خیری از خودتان به آنها بدهید اشکالی ندارد، وصیّت کنید در ثلث مال خود امّا بیشتر از ثلث نمیتوانید و این حرفهایی که گفتیم همه در کتاب ما ثبت شده است.